فصل اول، كالبدشكافي يك خبر: پوشش خبري سقوط يك هواپيما

تلويزيونهاي دفتر لوسآنجلس آسوشيتدپرس روشن بودند؛ آنها هميشه روشن هستند، بيشتر به اين علت كه مبادا ايستگاهي اتفاقی را گزارش بدهد كه آسوشيتدپرس خبری از آن نداشته باشد، يا مبادا هليكوپترهاي شبکههای تلويزيوني كه بر فراز كاليفرنياي جنوبي چرخ ميزنند با صحنهای روبرو بشوند که آسوشیتدپرس از آن بیخبر باشد. « نوارِ “خبر جديد” پشت سر هم بر صفحه تلويزيونها ظاهر ميشوند، اما معمولا خبرها مربوط به تصادفی جزئی يا چیزی شبیه به آن است.» اين را جان آنتژاك دبير خبر و یکی از گزارشگرهای آسوشیتدپرس ميگويد كه اواخر بعدازظهر آخرين روز ژانويه ۲۰۰۰ ميلادي مسئوليت دفتر لوسآنجلس آسوشيتدپرس را بر عهده داشته است.
تلويزيونهاي دفتر لوسآنجلس آسوشيتدپرس روشن بودند؛ آنها هميشه روشن هستند، بيشتر به اين علت كه مبادا ايستگاهي اتفاقی را گزارش بدهد كه آسوشيتدپرس خبری از آن نداشته باشد، يا مبادا هليكوپترهاي شبکههای تلويزيوني كه بر فراز كاليفرنياي جنوبي چرخ ميزنند با صحنهای روبرو بشوند که آسوشیتدپرس از آن بیخبر باشد. « نوارِ “خبر جديد” پشت سر هم بر صفحه تلويزيونها ظاهر ميشوند، اما معمولا خبرها مربوط به تصادفی جزئی يا چیزی شبیه به آن است.» اين را جان آنتژاك دبير خبر و یکی از گزارشگرهای آسوشیتدپرس ميگويد كه اواخر بعدازظهر آخرين روز ژانويه ۲۰۰۰ ميلادي مسئوليت دفتر لوسآنجلس آسوشيتدپرس را بر عهده داشته است.
ناگهان، چيزي بر صفحه شبكه تلويزيوني كيآيبيسي نظر آنتژاك را جلب كرد و او صداي تلويزيون را زياد كرد. اداره هواپيمايي فدرال خبر از سقوط يك هواپيما داده بود. او با دقت گوش فرا میدهد. خودش ميگويد، “خبر سر راست بود، منبع آن مشخص بود، لغتهاي دوپهلو مثل ‘فكر ميكنيم’ يا ‘در حال بررسي هستيم’ در كار نبود.” آنقدر خبر وجود داشت، كه بتوانیم خط تلکس را با زنجیرهای از اخبار دنبالهدار پر كنيم.
در آنموقع ساعت ۴:۵۳ دقيقه بعدازظهر بود. اولین خبر چنین مخابره شد.
ايام-سياي — سقوط هواپيما، ۲۸
لوسآنجلس (ايپي) — يك بوئينگ ۷۳۷ هواپيمايي آلاسكا دوشنبه در شمال غربي لوسآنجلس در پروازي از پوئرتو والارتای مكزيك سقوط كرد، [شبكه تلويزيوني] كيايبيسي گزارش داد.
ادامه دارد
###
خبر بعدی چنین بود:
ايام-سياي — سقوط هواپيما، تكميل يك، ۳۴
[شبكه تلويزيوني] كيايبيسي گفت هواپيما در ۲۷ مايلي شمال غربي فرودگاه بينالمللي لوسآنجلس سقوط كرده است.
تلويزيون كيسيايال از هليكوپتر بالاي پوينت موگو گزارش داد كه يك لكه بزرگ روي آب ديده ميشود.
###
آنتژاك نگاهي به دور و بر انداخت. اگر ميشد گفت كه چه موقعي از روز براي سقوط يك هواپيما مناسب است – كه البته هيچگاه مناسب نيست – آن موقع روز بهتر از هر وقت ديگري بود. تقريبا تمام افراد تحريريه حضور داشتند؛ بيشتر شيفت صبحيها هنوز بودند و شيفت عصریها هم داشتند ميآمدند. او ميگويد، “شما ميتوانيد در يك زمان، مطلب بنويسيد، خبر را روي خط تلکس بفرستيد و دستورات را سر بچهها فرياد بكشيد.
“فرياد كشيدن با توجه به وجود فناوريهاي مدرن زياد پيشرفته به نظر نميآيد، اما صداي بلند ابزار بسيار موثري است تا در يك دفتر بزرگ همه را وادار كنيد هر كاري را زمين بگذارند و سوار داستان خبري اصلي بشوند.”
اولويت اول: اداره هواپيمايي فدرال را پيدا كنيد و تاييد گزارش تلويزيون را بگيريد. آنتژاك تماسهاي تلفني را به لوئين لوتا و جان راجرز سپرد. شعبه بخش اقيانوس آرام اداره هواپيمايي فدرال از لوسآنجلس به سياتل نقل مكان كرده بود و آنتژاك بنا بر تجربه ميدانست كه دسترسي به آنجا سخت است.
با همان نفسي كه هنوز كاملا بيرون نداده بود، كن پيترز و سندي وب را عازم محل سقوط هواپيما كرد. پيترز دبير ورزشي دفتر لوسآنجلس آسوشيتدپرس است. آنتژاك ميگويد، “لحظهاي كه فرياد زدم يك هواپيما سقوط كرده، پيترز از جايش برخاسته و آماده حركت بود.”
“اين همان عكسالعملي است كه من به دنبالش میگردم.”
تنها مشكل اينحا بود كه آنتژاك دقيقا نميدانست آنها كجا ميروند.
گزارشهاي اوليه محل دقيق سقوط را مشخص نميكرد و در واقع سقوط هواپيما را ۱۰ مايل دورتر از محل اصلي آن گزارش كرده بودند.
آنتژاك مثل ساير افراد در دفتر لوسآنجلس آسوشيتدپرس، تجربه خوبي در پوشش خبر سقوط هواپيماها دارد. يك بار در سال ۱۹۸۶ در كريتوس يك هواپيماي هواپيمايي ايرومكزيكو سقوط كرد. يك هواپيماي ديسي- ۹ با يك هواپيماي خصوصي كوچك برخورد كرد و بدون هيچ كنترلي در يك محله مسكوني سقوط كرد كه كشته شدن ۱۵ نفر روي زمين و ۶۴ سرنشين دو هواپيما را به دنبال داشت. خبر سقوط لحظهاي به تحريريه آسوشيتدپرس رسيد كه آنتژاك در يك زنگ تفريح در جايي نه چندان دور از محل سقوط به سر ميبرد.
آنتژاك ميگويد، “زمانی كه خدماترساني نيروهاي امداد هنوز درست برقرار نشده، امدادرسانان سرگرم مهار آتش هستند و هنوز موانع عبور و مرور و مثل آن چيده نشده است. در چنین مواقعی میتوان خیلی راحت وارد دایره داخلی شد.
“اين تجربه به من ياد داده كه شما بايد خود را سريع به محل برسانيد، تا بتوانيد بخشي از دايره داخلي باشيد، تا بتوانيد به افراد اصلي دسترسي پيدا كنيد. افرادي كه از فيلترهاي دولتي گذشتهاند، و ذهنشان با چه بگوييم و چه نگوييم پر شده، به درد شما نميخورند. اساسا آنچه شما نياز داريد دسترسي به اين افراد است. براي همين واكنش سريع حياتي است. نميتوانيد همينطور بنشينيد و درباره اين بحث كنيد كه چه اتفاقي خواهد افتاد. اين را ميتوانيد زماني روشن كنيد كه يكي در راه باشد و دستورالعملها را تلفني به گوش او و ديگران برسانيد.”
ديگري سقوط يك پرواز هواپيمايي پاسيفيك ساوتوست از لوسآنجلس به سانفرانسيسكو بود كه در سال ۱۹۸۷ سقوط كرد. يك كارمند ناراضي به اعضاي كابين خلبان تيراندازي كرد كه باعث شد هواپيما يك شيرجه ۲۳ هزار پايي بزند. آنتژاك به خاطر ميآورد، “با تماسهاي پيدرپي تلفني از دفتر، خيلي زود از اداره هواپيمايي فدرال اين خبر را گرفتيم، كه در كابين خلبان تيراندازي شده است.
“در حالت عادي وقتي به فاجعههاي بزرگ اينچنيني فكر ميكنيد، تصور اول اين است كه مدتها طول خواهد كشيد كه از ميان قراضههاي به جا مانده علت سقوط مشخص شود. اما آن سقوط به من ياد داد كه اين امكان وجود دارد آدم خيلي زود از موضوع اصلي سردرآورد، اين كه پيامهاي بسياري بين برد پرواز و فرودگاه در جريان است. پيامهايي كه شما به عنوان يك مسافر از آنها بياطلاع هستيد.”
با در دست داشتن اين آموختهها، آنتژاك افراد خود را مامور كرد تا تماسهاي تلفني برقرار كنند. ديگران مثل ميل دوآرموند گزارشگر، سو كراس رئيس دفتر و جرج گراتيس معاون رئيس دفتر، در كنار آنها – با مراكز امداد اضطراري تماس ميگرفتند. راجرز تائيد اداره هواپيمايي فدرال را به دست آورد؛ اولين ليد خبري ساعت ۵:۰۲ دقيقه بعدازظهر نوشته شد. يك خط مستقيم بين اداره هواپيمايي فدرال و مطبوعات به راه افتاد. و وظيفه لوتا اين شد كه تمام عصر را پشت ميز تحريرش به گوش دادن بولتنهاي خبري بگذراند.
آنتژاك دو نفر را به فرودگاه بينالمللي فرستاد. يك نفر براي هر بخش، كه تمام رفتها و آمدها تحت پوشش قرار داده شوند. تا ساعت ۵:۱۰ دقيقه ليد ديگري روي خط نرفت. ليد دوم زماني روي خط رفت كه مشخص شده بود، كه اصلا قرار نبود اين پرواز در لوسآنجلس فرود بيايد. هواپيما راه خود را به سمت سانفرانسيسكو ميپيموده است و از آنجا به سياتل. در همان زمان، يكي از سخنگويان فرودگاه اولين سرنخ علت سقوط را در اختيار گذاشت. هواپيما كمي قبل از سقوط خبر از نقص فني داده بود و از فرودگاه لوسآنجلس تقاضاي فرود كرده بود.
اكنون بايد پاي دفاتر آسوشيتدپرس در سانفرانسيسكو و سياتل نيز به ميان كشيده ميشد كه گزارشگرهاي خود را راهي فرودگاههاي اين شهرها كنند. بدون شك خانوادههاي مسافران هواپيما در اين فرودگاهها جمع بودند. در همين حال، اعضاي تحريريه بايد روي بعد «نقص فني» خبر كار ميكردند. چه نوع هواپيمايي سقوط كرده بود؟ پرونده ايمني پرواز آن به چه گونه بوده است؟چه اشتباهي احتمال ميرود كه رخ داده باشد؟
آنتژاك ميگويد، «شما چند كار را در يك آن انجام ميدهيد.»او داشت خبر را مينوشت، آنرا مخابره ميكرد، وظايف را تقسيم ميكرد. “خيلي از كارها به اين خلاصه ميشود كه الان چه كسي روي خط تلفن است؟ و سؤال به وجود آمده اين است كه چه كسي را ميشود با تلفن پيدا كرد؟”
ابتدا تصور ميرفت كه هواپيما در ساحل سانتا مونيكا سقوط كرده باشد. اما خيلي زود مشخص شد كه محل سقوط هواپيما در شهرستان كانتي در شمال سانتا مونيكا بوده است. آنتژاك با سيندي وب تماس ميگيرد و با تعيين مسير مجدد از او ميخواهد به همراه مات فوردال به فرودگاه برود. آنتژاك از كن پيترز خواست تا در جاده ساحلي رانندگي كند: “اين يكي از چيزهايي است كه شما هيچوقت نميتوانيد تصور كنيد كه در انتظار ديدن چه چيزي هستيد. در واقع جاده ساحلي روي آب قرار گرفته است.”
جف ويلسون گزارشگر درست همانجا زندگي ميكرد، در آكسنارد؛ استيو لوپر ديبر اداري به خانهاش تلفن كرد. او كسي بود كه قرار بود نامش بالاي خبر بيايد.
اين ليد كمي بعد در ساعت ۵:۴۴ دقيقه بعدازظهر مخابره شد:
ايام-سياي — سقوط هواپيما، ليد چهارم، ۳۲
آكسنارد، كاليفرنيا (ايپي) — يك بوئينگ ۷۳۷ هواپيمايي آلاسكا با ۷۰ سرنشين پس از ارسال گزارشاتي درباره نقص فني روز دوشنبه در شمال غربي لوسآنجلس در اقيانوس آرام سقوط كرد.
ادامه دارد
###
خبر بعدی چنین بود:
ايام-سياي — سقوط هواپيما، ليد چهارم، تكميل يك، ۱۲۷
هليكوپتر گشت ساحلي، هواپيماي پ-۳ نيروي درياي و قايقهاي دايره بزرگي از تكهپارهها را كه در تلاطم امواج پونت موگو غوطهميخورد، درنورديدند. نشاني از بازماندگان ديده نشد.
پرواز ۲۶۱ از پوئرتو والارتا، مكزيك، به سانفرانسيسكو و سياتل گزارش داده شد كه در ساعت ۳:۴۵ دقيقه بعدازظهر در ۲۰ مايلي شمال غربي فرودگاه بينالمللي لوسآنجلس سقوط كرده است، ميچ باركر، سخنگوي ناحيهاي سازمان هواپيمايي فدرال در سياتل گفت.
“در حال حاضر دارند دنبال بازماندگان ميگردند، “گارد ساحلي سروان جين رينكه گفت. “يك ميدان بزرگي از تكهپارهها ميبينند، اما اين همه چيزي است كه از آنها شنيدهايم.”
مدير اجرايي اداره هواپيمايي فدرال سينتيا امري گفت ۶۵ مسافر و پنج خدمه در هواپيما بودهاند.
ادامه دارد
###
و خبری که در پی آمد:
اي-سياي — سقوط هواپيما، ليد چهارم، تكميل خبر، دو، ۱۴۶
هواپيما قصد فرودگاه بينالمللي فرانسيسكو را داشت، سخنگوي فرودگاه ران ويلسون گفت.
ويلسون گفت خدمه پرواز نقص فني را گزارش كرده بودند و ميخواستند در فرودگاه لوسآنجلس فرود بيايند.
“رادار نشان ميدهد كه هواپيما از ارتفاع ۱۷ هزار پايي سقوط كرده و بعد از صفحه رادار محو شده است، “ويلسون به تلويزيون كيآراوان در سانفرانسيسكو گفت.
گروههاي تحقيق و تفحص از ساعت حدود ۵″۳۰ دقيقه به ايستگاه ساحلي آكسنارد رسيدند.
پوئترو والارتا يك استراحتگاه تفريحي در ساحل اقيانوس آرام مكزيك است.
هواپيمايي آلاسكا يك شركت هواپيمايي پرطرفدار است كه در مسيرهايي در كرانههاي غربي و به مقاصدي در مكزيك و كانادا پرواز ميكند.
اين هواپيمايي بيش از ۸۰ هواپيما دارد كه شامل مدلهاي مختلفي از بوئينگهاي رده ۷۳۷ و همچنين امدي-۸۰ ميشود.
در اواخر سال ۱۹۹۸، نرخ متوسط پرواز هواپيماهاي هواپيمايي آلاسكا ۷،۶ سال بود كه جوانترين هواپيمايي كشور به حساب ميآمد، بنا به گفتههاي هواپيمايي.
هواپيمايي آلاسكا در سال ۱۹۹۸ ۱۳٫۱ ميليون مسافر جابهجا كرد.
###
ويلسون تازه پس از پشت سر گذراندن يك روز كاري كه ساعت ۵:۳۰ صبح شروع شده بود، به خانه رسيده بود. ميگرني مرگآور داشت و لحظهاي كه تلفن زنگ زد، روي مبل وارفته بود. افسار سردردش را به دست گرفت، پريد توي ماشين و خود را به ايستگاه گارد ساحلي رساند. به خوبي ميدانست كه هواپيما در آب سقوط كرده است و “من هيچي نخواهم ديد.”
سخنگوي گارد ساحلي منتظر رسيدن يك آدميرال از لانگ بيچ بود و اطلاعاتي را در اختيار گزارشگرها قرار نميداد. تمام قايقهاي گشتزني بندر به سمت محل سقوط هواپيما حركت كرده بودند. ويلسون كه ۲۶ سال گذشته را براي خبرگزاري يونايتد پرس اينترنشنال و آسوشيتدپرس كار كرده است، ميگويد، “من آنقدر در اين كسب و كار بودهام كه بدانم هر طور شده بايد خودم را به آنجا برسانم.”
ويلسون به مقرهاي گارد ساحلي و گشت ساحلي، سيسكوس لندينگ، مركزي براي ماهيگيري ورزشي و تماشاي والها رفت. تقاضاي اجاره يك قايق كرد. تنها يك قايق هنوز در دسترس بود. قايقي با نام رنجر ۴۵ كه يك گروه خبري از برنامه تلويزيوني “ديتلاين انبيسي” آنرا به ۱۵۰۰ دلار كرايه كرده بود.
ويلسون با تهيه كننده برنامه “ديتلاين” صحبت كرد. به او گفت، ببين، شما دنبال سوژه براي برنامهتان هستيد. براي من اين يعني يك خبر تازه. من بايد هرطوري شده به آنجا برسم.
يك معامله جوش خورد. آسوشيتدپرس ۷۰۰ دلار پرداخت تا بتواند قايق را با انبيسي شريك شود. ويلسون و عكاس آسوشيتدپرس سوار قايق شدند. و راه افتادند. ۴۵ دقيقه طول ميكشيد تا به محل سانحه برسند. ويلسون ميگويد، “قايقسواري ۱۰ مايلي در دريايي با عمق ۱۵ تا ۲۰ فوت، در دريايي بيكران. هوا وحشتناك سرد بود.” خورشيد غروب كرده بود.
در همين حال در دفتر، تلويزيونهاي محلي از هليكوپترهايشان در حال پخش صحنه سقوط بودند. جان راجرز صحنهها را تماشا كرد و چند پاراگراف توصيف صحنه در اختيار آنتژاك گذاشت.
آنتژاك به ياد ميآورد، “همان لحظه متوجه ميشديد، كه ابعاد آن تكاندهنده بود. آنچه روي آب شناور بود قابل شناسايي نبود. همه چيز كاملا درب و داغون بود. چيزي بيشتري هم تقريبا نميشد گفت. هيچ چيزي ديده نميشد كه شما بتوانيد آنرا را تشخيص بدهيد يا اين كه تكهاي از هواپيما نمايان باشد. تقريبا همانجور به چشم ميآمد كه اقيانوس پس از يك طوفان بزرگ به چشم ميآيد همانطور كه همه تكهپارهها در پشت كانالهاي آب جمع ميشوند.”
كن پيترز به مقر گارد ساحلي در بندر چنل ايلند رسيد؛ او در آنجا قصد داشت، نقل قولها و اطلاعات مقامات را جمعآوري كند و به دفتر آسوشيتدپرس برساند. دفتر واشنگتن آسوشيتدپرس نيز دست به كار شد و اطلاعاتي را از اداره هواپيمايي فدرال و شوراي ملي ايمني حمل و نقل جمعآوري كرد.
تعداد مسافران هواپيما در طول شب، در پي شمارش بهتر شركت هواپيمايي تغيير كرد. سرانجام اين شمارش روي ۸۸ ايستاد. همگي به دنبال پيشينه هواپيما و شركت هواپيمايي بودند.
اكنون جريان توليد خبر لحظاتي فروكش كرده بود. براي آنتژاك فرصتي بود كه قدمي بيرون بگذارد و وضعيت را بررسي كند. “بعضي وقتها بايد گشت بزنيد و گاهي با تكتك گزارشگرها درباره آنچه به دست آوردهاند، صحبت كنيد. آنها شايد اطلاعاتي داشته باشند كه بسيار مهم باشد، اما اهميت آنرا درك نكرده باشند.”
براي مدتي آنتژاك همه ليدها را نوشت. اما در طول شب گزارشگرها نوبتي خبر را نو ميكردند. و آنتژاك در نقش اديتور خبرها را اديت ميكرد و روي خط ميفرستاد.
در مورد مدل هواپيماي سقوط كرده سردرگمي وجود داشت. ابتدا اداره هواپيمايي فدرال گفت كه هواپيما يك بوئينگ ۷۳۷ بوده است، اما آنتژاك كه در حوزه هواپيمايي كار كرده بود، اين موضوع او را تعجبزده كرده بود. زماني كه سالها قبل شركت بوئينگ شركت مكدانل داگلاس را خريد، او فكرش را كرده بود كه ممكن بود روزي بوئينگ ۷۳۷ با مدل هاي شبيه به خود يعني با امدي-هشتادها كه توسط شركت مكدانل داگلاس ساخته شدهاند، اشتباه گرفته شود. و به همين دليل، آنتژاك با سخنگوي بوئينگ تماس گرفت و او تائيد كرد كه هواپيماي ساقط شده يك امدي- ۸۳ بوده است.
سخنگوي بوئينگ همچنين اطلاعاتي درباره هواپيما درميان گذاشت – اين كه اين هواپيما تا به حال چند ساعت پرواز داشته است (۲۵،۵۸۴) و تعداد نشست و برخاستهاي هواپيما (۱۴،۳۴۵).
ساعت ۷:۱۶ دقيقه بعدازظهر آنتژاك نهمين ليد را روي خط فرستاد. يكي از نمايندگان خدمات مشتريان هواپيمايي آلاسكا اير در لوسآنجلس او را در جريان گذاشت كه هواپيما درباره نقص فني در بخش مربوط به تعادلگر افقي كه هواپيما را متعادل نگهميدارد، گزارشاتي را پيش از سقوط ارسال كرده بوده است. تحقيقاتي كه در ماههاي بعدي انجام شد، مشخص كرد، پيچ جك باله عقبي هواپيما كه به خاطر حفظ تعادل هواپيما از آن استفاده ميشود، هرز شده بوده است. به اين ترتيب اولين نشانههاي علت سقوط هواپيما در كمتر از سه ساعت پس از آنكه پرواز ۱۶۱ هواپيمايي آلاسكا از صحنه آسمان محو شد، روي خط خبر مخابره شد.
+++
صحنه سقوط در تابش چراغ قايقهايي كه عموما براي شكار هشتپاها در آن منطقه پرسه ميزدند، پيدا بود. وقتي قايق رنچر ۸۵ به صحنه رسيد، گادر ساحلي به كنار آن آمد. افراد گارد ساحلي گفتند، ما به كمك شما احتياج داريم. ما به كمك تمام قايقها احتياج داريم تا بتوانيم تكهپارههاي هواپيما را جمعآوري كنيم.
سردرد ويلسون هنوز كم نشده بود. هوا سرد بود، و بوي زننده سوخت جت هوا را پر كرده بود. چشمانش ميخكوب ماند. اعضاي قايق تور انداختند و تكههايي از پرواز ۲۶۱ را بالا كشيدند.
پشتي صندلي ها بود. تكه پارههاي آهن، اندازه كف دست. وسايل توريستها به چشم ميخورد: كلاههاي مكزيكي، و ساز مكزيكي ماراكا. “يادگاريهاي ارزانقيمتي كه مردم عموما از مكزيك همراه خود ميآورند.”
و بدتر از اينها.
“يكهو يك لنگه كفش و يا تكهاي از بار مسافران ظاهر ميشد. ما يك لنگه كفش را به تور انداختيم كه يك پا داخلش بود … تنه تكه پاره يك انسان بزرگترين تكه يك انسان بود كه بالا كشيديم.»
ويلسون ميگويد، صحنهها براي اعضاي تيم شبكه تلويزيوني آنقدر مشمئزكننده بود، كه از رفتن به قسمت عقب قايق كه تور بالا كشيده ميشد، خودداري كردند. ويلسون اما ماند. تعليمات مخصوصي كه قبل از آنكه گزارشگر شود، ديده بود به او كمك ميكرد. او چهار سال به عنوان دستيار مامور پيگيري مرگهاي مشكوك در لوسآنجلس كار كرده بود. يك بار در يك شب گذرش به ۱۳ جسد افتاد، قربانيان آتشسوزي تصادفات رانندگي در بين اين اجساد قرار داشتند. “اين چيزها خوشايند نيستند، اما يكجوري آدم بهشان عادت ميكند.”
ميخواهيد توضيحات او روي قايق را بشنويد؟ شما اسير لحظه ميشويد. به خودتان ميگوييد كه قدمي به عقب برداريد كه از دريچهاي بازتر تمام تصوير را بگيريد … يكجوري ادامه ميدهيد و خبرتان را ميگيريد.»
قايق به سمت ساحل بازگشت، و تلفن ويلسون وقتي به هشت مايلي ساحل رسيد دوباره به كار افتاد. او آنچه را كه ديده بود ديكته كرد. برخي از اين تصاوير زياد از حد براي خط خبر رنگ و لعاب داشت. آنتژاك ميگويد، اين كه بگوييد يك نفر تكهتكه شده بود، يا چيزي شبيه به آن كافي است، چرا كه توصيف دقيق ممكن است كه از نظر خواننده زياده از حد وحشتناك باشد.»
ليد پانزدهم و آخرين ليد براي روزنامههاي صبح ساعت ۳:۱۷ دقيقه صبح مخابره شد:
ايام- سياي — سقوط هواپيما، ليد پانزدهم-متن كامل، ۱۱۴۵
هواپيماي مسافربري با ۸۸ سرنشين در اقيانوس شمال غربي لوسآنجلس سقوط ميكند، با عكسهاي آسوشيتدپرس؛ گرافيكهاي آسوشيتدپرس
نوشته جف ويلسون
نويسنده آسوشيتدپرس
آكسنارد، كاليفرنيا (ايپي) — يك هواپيماي مدل امدي-۸۳ هواپيمايي آلاسكا كه با ۸۸ سرنشين از مكزيك به سانفرانسيسكو در حال پرواز بود، دوشنبه در اقيانوس آرام در شمال غربي لوسآنجلس پس از ارسال گزارشاتي درباره بروز اشکال در كنترل هواپيما سقوط كرد. در لحظه اول تنها اجساد يافت شدند.
دايره بزرگي از تكهپارهها در تلاطم امواج پونت موگو غوطهميخورد، زماني كه هليكوپترها و قايقهاي كوچك درست لحظهاي كه خورشيد داشت غروب ميكرد در اين نقطه تلاقي كردند. چند ساعت بعد، چراغهاي نورانيِ قايقهاي صيد هشتپا تصويري جوهرآلود از سياهي را نمايان كردند، زماني كه قايقهاي ساحلي و يك كشتي نيروي دريايي داشتند همچنان جستجو را ادامه ميدادند.
«چند جسد پيدا شده است،» گارد ساحلي سروان چاك ديوريو گفت.
روي آب، ملوانانِ يك قايق ماهيگيري تكههايي از اجساد را جمعآوري كردند، به همراه اسباببازيهاي مكزيكي، يك حيوان خشكشده، يك كفش، تكههاي صندلي هواپيما و بخشي از عايق هواپيما. “خيلي آزاردهنده است، اما بالاخره يكي بايد اين كار را بكند،” ملوان ديويد سيرلز، ۳۱، به گزارشگرهاي سوار بر قايق گفت.
يك قايق حمل تجهيزات با باري از تكهپارهها پس از تاريكي هوا به بندر اونيم در همان نزديكي رسيد.
ساعت ۴:۳۶ دقيقه بعدازظهر گزارش داده شد كه پرواز ۲۶۱ از پوئترو والارتا، مكزيك، به سانفرانسيسكو و سياتل سقوط كرده است، سخنگوي هواپيمايي جك اوانز گفت.
۸۳ مسافر و ۵ خدمه سوار هواپيما بودند، اوانز گفت. از مسافران، ۳۲ نفرشان قصد سانفرانسيسكو را داشتند و ۴۷ نفر قصد داشتند به سياتل بروند، سه نفر ميخواستند مسير خود را تا اوگين در ايالت اورگان ادامه دهند، و يك نفر ديگر قصد فربانكس در آلاسكا را داشت. دو خلبان در لوسآنجلس مستقر بودند و سه خدمه ديگر در سياتل مستقر بودند.
مسافران سه كارمند هواپيمايي آلاسكا، چهار كارمند هواپيمايي اورايزن و ۲۳ خانواده يا دوست بودند كه بينشان ۷ كارمند و خدمه وجود داشت.
“ما هركاري را انجام خواهيم داد تا دقيقا بفهميم چه اتفاقي باعث اين حادثه شده است،” رئيس هواپيمايي آلاسكا جان كلي در يك كنفرانس خبري كه در اواخر شب در لوسآنجلس برگذار شد، در حالي كه اميد به يافتن بازماندگان داشت، گفت.
“من هميشه خوشبين هستم،” كلي گفت. “آنجا هوا سرد است و عمق آب زياد است. اين بهترين چيزي نيست كه در زندگي خواستهباشيد، اما پيش از اين معجزه هم رخ داده است.”
كلي گفت خلبان ۱۰ هزار ساعت سابقه پرواز با هواپيمايي آلاسكا داشته است و كمكخلبان ۸ هزار ساعت تجربه داشته است.
محل سقوط هواپيما ۴۰ مايلي شمال غربي فرودگاه بينالمللي لوسآنجلس بود، حدود ۱۰ مايل دورتر از ساحل بين بندر اصلي آكسنارد و جزيره آناكاپا.
در سانفرانسيسكو، چهار نفري كه در انتظار رسيدن پرواز بودند، توسط كاركنان هواپيمايي رد شدند. تعداد كمي از وابستگان، به فرودگاه بينالمللي لوسآنجلس آمدند، جايي كه مورد مشاوره روانشناسها و روحانيون قرار گرفتند، سخنگوي صليب سرخ امريكا برندا-ويكتوريا كاستيلو گفت.
“تمام نيروها به آنجا رفتهاند تا شايد كسي را پيدا كنند،”گارد ساحلي كاپيتان جرج رايت گفت. “ما به طور فعال در جستجوي بازماندگان هستيم… در دماي ۵۸ درجه فارنهايت انسان ميتواند زنده بماند. ما تا لحظهاي كه كاملا مطمئن نباشيم ديگر شانسي وجود ندارد، دست نخواهيم كشيد.”
هواپيما گزارش داده بود نقص فني دارد و تقاضاي تغيير مسير كرده بود تا در فرودگاه لوسآنجلس فرود بيايد، مدير اجرايي اداره هواپيمايي فدرال دايانا جوبرت گفت. اجازه تغيير مسير صادر شده بود و لحظهاي كه هواپيما سقوط كرد به سمت فرودگاه لوسآنجلس پيش ميرفت، جوبرت گفت.
“رادار نشان ميدهد كه از ارتفاع ۱۷ هزار پايي فرو افتاد و بعد از صفحه رادار محو شد،” سخنگوي فرودگاه سانفرانسيسكو ران ويلسون به شبكه تلويزيون كيآراوان در سانفرانسيسكو گفت.
يك جنگلبان پارك ملي در جزيره آناكاپا شيرجه هواپيما را ديد و اولين كسي بود كه آن را گزارش داد، سوزان اسميت در مقر پارك ملي در بندر ونچورا گفت.
“او ديد يك جت به سمت كانال سانتا باربارا پايين ميرود. بنا بر مشاهدات او دماغه هواپيما جلو بوده است،” اسميت گفت.
هوا در منطقه سقوط صاف بود. و آب دمايي حدود ۵۰ درجه [فارنهايت] در اين موقع سال داشت. عمق آب در اين ناحيه بين ۳۰۰ تا ۷۵۰ فوت تخمين زده ميشود.
اوانز گفت خلبان كمي قبل از سقوط گزارش داده بود با “سيستم تثبيت سكان” مشكل داشته است.
اگر خلبانها براي سكاندهي تثبيتگر افقي مشكل داشته باشند، اين به آن معنا است كه نميتوانند هواپيما را در سطحي كه ميخوانند نگهدارند.
تثبيتگر با چرخاندن يك فرمان در كابين هواپيما متعادل يا “سكاندهي” ميشود. وقتي يك هواپيما درست سكاندهي شده باشد، دماغه هواپيما مسقيم خواهد بود، نه اينكه به سمت بالا يا پايين باشد.
اوانز گفت هواپيما تا پيش از اين مشكل سكاندهي نداشته است. او همچنين گفت هواپيما در يازدهم ژانويه يك بازديد فني رده پايين داشته است و يك بازديد اساسيتر هم به عنوان جزوي از عمليات نگهداري هواپيما در روزهاي آخر ژانويه انجام شده است.
امدي-۸۳ يكي از مدلهاي امدي-۸۰ است كه توسط شركت هواپيمايي تجاري مكدانل داگلاس ساخته شده است كه هماكنون در شركت بوئينگ ادغام شده است.
جام تام، سخنگوي بخش داگلاس شركت بوئينگ گفت هواپيما مدل امدي۸۳ بود كه در مه ۱۹۹۲ به هواپيمايي آلاسكا تحويل داده شده است.
هواپيما ۲۵ هزار ۵۸۴ ساعت پرواز داشته است و ۱۴ هزار ۳۱۵ “چرخ” زده است، اوانز گفت. يك “چرخ” شامل يك برخاست و يك نشست ميشود.
اوانز گفت هواپيما آخرين بار يكشنبه سرويس شده بود، اگر چه او نتوانست نوع اين سرويس را مشخص كند. او گفت هواپيما چيزي به نام بازديد “اي” را در يازدهم ژانويه دريافت كرده است. و يك بازديد “سي” هم در سيزدهم ژانويه ۱۹۹۹ داشته است. او گفت بازديد “سي” جامعترين نوع بازديد فني است، بازديد “اي” خلاصهترين نوع است.
هواپيمايي آلاسكا يك شركت هواپيمايي پرطرفدار است كه در مسيرهايي در كرانههاي غربي و به مقاصدي در مكزيك و كانادا پرواز ميكند.
اين هواپيمايي بيش از ۸۰ هواپيما دارد كه شامل مدلهايي از رديف امدي-۸۰ و بوئينگهاي رده ۷۳۷ ميشود.
در اواخر سال ۱۹۹۸، نرخ متوسط پرواز هواپيماهاي هواپيمايي آلاسكا ۷،۶ سال بود كه جوانترين هواپيمايي كشور به حساب ميآمد، بنا به گفتههاي هواپيمايي.
هواپيمايي آلاسكا در سال ۱۹۹۸ ۱۳٫۱ ميليون مسافر جابهجا كرد.
هواپيمايي آلاسكا كه تصويري شاخص از يك اسكيمو را روي دم هواپيماهاي خود حك كرده است، پرونده ايمني عالياي دارد. به ۴۰ شهر در آلاسكا، كانادا، مكزيك و پنج ايالت غربي سرويس ميدهد.
جديدترين سانحه هوايي در ايالت متحده امريكا كه يك مدل از هواپيماهاي رده ام-دي هشتاد در آن نقش داشته است، مربوط به هواپيمايي آمريكن ايرلانز در ليتل راك آركانزاس در تابستان پارسال بود. يازده نفر كشته و ۱۱۰ نفر زخمي شدند، وقتي يك امدي-۸۲ در باد و باران شديد، از باند پرواز خارج شد و آتش گرفت.
امدي-۸۰ يك مدل جت دو موتوره شبيه به مدل شناختهشدهتر ديسي-۹ است كه تنها يك راهرو دارد و يك موتور در هر سمت دم آن قرار گرفته است. اين مدل در سال ۱۹۸۰ وارد خدمت شد و حداقل پنچ نسخه مختلف دارد كه ردهها و تعداد صندليهاي مختلفي را عرضه ميكند.
هواپيمايي آلاسكا كه مركز اصلي آن در سياتل مستقر است، پروازهاي معدودي را از پوئترو والارتا، يك اقامتگاه تفريحي در ساحل اقيانوس آرام در مكزيك به سن خوزه، سانفرانسيسكو و ديگر شهرهاي كاليفرنيا انجام ميدهد.
اين هواپيمايي در دهه ۷۰ دو تا سانحه داشته است، هر دو در آلاسكا، بنا بر [سايت اينترنتي] Airsafe.com ، يك سايت اينترنتي كه آمار سقوط هواپيماها را ميگيرد.
ر سال ۱۹۷۱، يك بوئينگ ۷۲۷-۱۰۰ كه به جونو نزديك ميشد به دامنه يك كوه برخورد كرد، پس از آنكه خدمه هواپيما اطلاعات گمراهكنندهي ناوبري دريافت كردند. تمام ۱۰۴ مسافر و ۷ خدمه كشته شدند.
در سال ۱۹۷۶، يك مسافر كشته شد، وقتي كه يك ۷۲۷ پس از فرود در كچيكان از باند فرودگاه بيرون رفت.
###
در راه برگشت، ويلسون با شبكه تلويزيوني آسوشيتد پرس نيز تماس گرفت و درباره چيزهايي كه ديده بوده با او مصاحبه شد. وقتي به دفتر برگشت، بعد از نيمهشب، يك كنفرانس خبري از قبل پيشبيني نشده به راديو و تلويزيون داد. او به خانه بازگشت و بعد ساعت ۵ صبح دوباره سر كار حاضر شد. در روزهايي كه در پي آمد، او به ساحل به دنبال تكههاي هواپيما ميرفت كه ممكن بود آب آنها را به ساحل رانده باشد و همچنين از خانواده قربانيان مصاحبه ميگرفت.
پانزدهمين ليد آخرين ليد آن چرخه خبري بود. اما به هيچوجه پايان اين داستان خبري نبود. اين خبر دوبارهنويسي و چند بار به روز شد و براي روزنامههاي عصر فرستاده شد، و اين كار در روز بعد و روز بعد از آن ادامه داشت. مديريت اخباري از اين دست به تنها فرستادن ليدهاي پي در پي ختم نميشود.
گارتيس دستيار رئيس دفتر ميگويد، “به خصوص در تحريريههاي ۲۴ ساعته شما بايد برخي از افراد را از ماجرا بيرون نگهداريد كه سر حال بمانند تا بعدا از آنها استفاده كنيد؛ بايد به برخي سفارش بدهيد كه گزارشهايي تهيه كنند كه بايد بعدا نوشته شود و نه در اين چرخه خبري. بايد براي افرادي كه در تحريريه حاضر هستند غذا تهيه كننيد و همچنين اسباب راحتي حضور گزارشگرها را در حوزه خبري فراهم كنيد.”
فردال، نويسنده علمي، در پي اين اتفاق گزارش گر اصلي مسايل تكنيكي تحقيقات شد. او در كنار استفاده از ابزارهاي گوناگون به سايتهاي اينترنتي زيادي مراجعه كرد تا پرونده اين هواپيما را به دست بياورد.
تام وردين گزارشگر حاشيهاي درباره مسايل امنيتي درباره سقوطهاي به داخل اقيانوس نوشت. لئون درواين كيت اين وظيفه را بر دوش گرفت تا توصيفاتي مختصر از قربانيان به دست بيارود، در واقع تلاش براي اين كه تصويري از كساني كه در اين فضاي وحشتآلود جان خود را از دست دادند، ايجاد كند.
ويلسون سال بعد وقتي مراسم يادبود ۸۸ قرباني را پوشش ميداد، از اين كه آنها اين واقعيت دردناك را پذيرفتهاند گزارش داد. وابستگان ديواري ۴۰ فوتي ساخته بودند كه كه با عكسهاي مردمي كه لبخند بر لب داشتند و در كنار همديگر در ۳۱ ژانويه ۲۰۰۰ كشته شدند، پوشيده شده بود. در جلوي ديوار برخي از اسباب و اشياي متعلق به قربانيان را چيده بودند: يك قايق كاياك مخصوص اسكيموها، يك پتوي نيمه بافته كه هنوز ميلههاي بافتي را بر خود داشت، كاسههاي پودينگ، يك دست ورق.
ويلسون ميگويد، “با ديدن اين تصاوير پشت آدم تير ميكشيد (دل آدم ريش ميشد). شما متوجه ميشويد كه يا بايد خودتان را از اين قضيه دور نگهداريد، يا اين كه نميتوانيد كارتان را انجام دهيد. كار كساني كه به مرگهاي مشكوك رسيدگي ميكنند هم از همين نوع است.
“غير قابل تصور بود. احساسات آدم را برميانگيخت… بغض هم گلويم را ميفشرد.”